خواهش میکنم دست ازسرمن بردارمنوفراموش کن هرچقدرفکرمیکنم میبینم نمی تونم به غیرازاون رابطه ی فامیلی که درحال حاضرباهم داریم احساس یارابطه ی دیگه ای باتویانسبت به توداشته باشم که البته اینوقبلا بهت گفتم وصدالبته که چقدرازاین جمله ی مسخره بدم میاد.اصلاهرجوروهرمدلی که به قضیه نگاه میکنم بیشتربه این نتیجه می رسم که نمی تونم جایی توی دلم برات بازکنم.من ازبیشترگذشته ی توباخبرم ازرفتارت تودانشگاهتون ازدوست دخترهایی که داشتی از...اصلاولش کن اینابرام اهمیتی نداره چون من نمیخوام کلابه توفکرکنم.
ازاس ام اس دیشبت هم خیلی ممنون ولی ...ولی دیگه نه برام smsبفرست نه دیگه توی ذهنت برای باهم بودنمون نقشه بکش ونه دیگه درمورد اینکه اگه به من نرسی به قول خودت یه بلایی سرخودت میاری فکرهای احمقانه بکن.ولطفا احساساتتونسبت به من درون خودت خفه کن وچهارروزدیگه که شرایطت برای ازدواج مهیاشدعلنیش نکن چون این کارتوجواب ردمن واخلاق گندمامانت مطمئنا تاثیربدی توی فامیل داره.
ازت ممنون که منودوست داری ولی متاسفم که من نمی تونم ونمی خوام که مثل توباشم.
بی احساس بودن نسبت به یه نفرخیلی بهترازمتنفربودن از اون هست.منوازخودت متنفرنکن.
واو !!
نظر دارم ولی نمیدونم چجوری باید بنویسم!!
شاهکاره! میشه برا این متنت حداقل ۵-۶ تا پست نوشت! مخصوصا جملهی نمیتونم جایی برات توی دلم باز کنم!! یه لحظه تصور کردم دل مثل یه زونکنه!!!
آیکون خندهی بدجنسانه!!
به تدریج خواهم خوند وبلاگتون رو
علیاحساب از آشناییتون خوشحالم و اینارو بخونین:
http://khooshe.blogsky.com/1387/08/04/post-36
و
http://khooshe.blogsky.com/1387/07/15/post-2
چه بی احساس !حالاچرازونکن؟
درضمن بنده هم مشعوفم ازبابت آشنایی.