پازلی به نام زندگی

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطرآوردن سهم پیرهاست.

پازلی به نام زندگی

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطرآوردن سهم پیرهاست.

دیشب درحین تماشای یوزارسیف یک ویروس ازخدابی خبرغافلگیرم کردوتاارسال این گزارش نبردماهمچنان ادامه دارد.به نظرم تاشب مرافیتیله پیچ خواهدکردچون به سردردوگلودردصبح ابریزش مماخ وگوش دردوبدن دردویخ کردن بدن هم اضافه شده است. چراساعت۴:۳۰نمیشه؟

آقای رییس من فردانمیام سرکار.البته بااجازه شما!

سردرگم!

الویراتائیدآمیزگفت":این طورخوب است پرنده ی کوچک،بایدمبارزه کنی.هیچ کس باسگ های وحشی شوخی نمی کنداماسگ های سربه زیرراهمه بالگدمی زنند زندگی زدوخوردسگ هاست"*  

فعلاهمه چیزقاطی پاطی شده(املای پاطی درسته؟)یک ساله می گن قراره ساختمون شرکت عوض شه همه مشغول پیداکردن ساختمون بودن تاسرسیاه زمستون با22سرعائله کنارخیابون نمونیم بعدش قرارشدمابریم ساختمون شرکت همسایه حالا امروز یه خانم دیزاینرباکمالات وجمالات اومده بامتروخط کش داره درودیواراین جاروبرای تغییردکوراسیون اندازه می گیره! 

اصلا هیچ کس نمی دونه قراره چی بشه وکی کجابره وکی بیاداینجاوباکی همکارشه اگرهم کسی بدونه به روی خودش نمیاره همه فعلاسردرگمیم ومنتظرتاببینیم کی چی میگه!این هم عاقبت ماآخرعمری بایه مشت آدم ...!الله اکبر! 

پی نوشتها:

1-راستی این هفته چقدرزودگذشت باورم نمیشه امروز4شنبه باشه پیرشدیم رفت! 

2-خونه ماشده مثل بازارشام عروس خانم مشغول خریدن جهازهستن وخونه ماوعلی الخصوص اتاق بنده قربانی این تبانی شده. 

3-دیروزآقای رییس باهاش داشت تلفنی حرف می زددوباره سراون موضوع گیردادبهش اونم گفت کاردارم وسرم شلوغه وازاین حرفها...  

*جمله ای ازکتاب اوالونانوشته ایزابل آلنده( عشق بنده) 

سرکار+سرکار

سلللللللللللاااااااام.من هنوزتوشرکت وسرکارم واین آژانس کذایی هم گذاشتم فعلاسرکار! 

کیست که مرایاری دهد؟!