پازلی به نام زندگی

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطرآوردن سهم پیرهاست.

پازلی به نام زندگی

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطرآوردن سهم پیرهاست.

تجربیات مشترک زنانه!!

بعضی اتفاقهایه جورایی تجربه مشترک واسه آدمهابه حساب میان یعنی اگه ازیه قشرخاص یاگروه خاصی درموردیه چیزبخصوص سوال بشه همه اونهاکم وبیش تجربه هایا خاطرات مشترکی درمورداون موضوع دارن مثلن اگه ازآقاپسرهایی که لباس مقدس س.ربازی رو به تن کردن درباره اون دوران بپرسن مطمئنا یه سری اتفاقاتی هست که برای حداقل نصف بیشترشون افتاده.یه سری مسایل واتفاقاتی هم هست که محاله اگه خانم باشی یااگه بخوام خاص ترش کنم یه دختر باشی برات نیفتاده باشه! البته این تجربیات زنانه ازمرزتجربه مشترک بودن گذشتن وبه نظرمن به دردمشترک تبدیل شدن!اصلا هم فرقی نمی کنه که توخوشگل باشی یازشت،لوندباشی یاخشک ورسمی، آخربه قول معروف فشن باشی یایه تیپ ساده ودانشجویی داشته باشی،پیرباشی یاجوون، بابات وکیل ووزیرباشه یاچه میدونم مقنی(قصدم ازاوردن این شغلها رتبه هاشون ازنظرجایگاه اجتماعیه وگرنه اجتماع به همه جورشغلی احتیاج داره وهمه محترم هستن) فقط یک چیزمهمه اون هم  اینکه تومونث باشی!

فکرکن داری ازیه جای تقریبا باریک ردمیشی اونوقت یه نفرازروبروت بیادویک دفعه بدون اینکه توحتی یک درصدهم به فکرت برسه که طرفت بااین قیافه موجه وموهای سفیدشده قصدانجام همچین کاروحشیانه ای روداشته باشه چنگ بزنه توی سینه های توخدمات وبلاگ نویسان جوان             www.bahar20.sub.ir،یه موتوری تویه جای معمولا خلوت ازپشت سرت بیادوتوازترس اینکه نکنه کیفت روبزنه اونروتوبغلت جمع کنی وفشارانگشتات روروی دسته هاش بیشترکنی اون وقت ایشون بیان ودست نوازشی برروی ب.ا.س.ن شمابکشن وموقع رفتن برگردن وبه طرزچندش آوری به شمالبخندبزنن وبه جای کیف  ووسایلتون چیزباارزش تری مثل آبروواحترام روازشمابدزدنخدمات وبلاگ نویسان جوان             www.bahar20.sub.ir.نشده تاحالاشده تویه جای شلوغ یه موتوری بیادردشه وباصدای بلندحرفهایی بهت بزنه که فکرمیکنم نصف آقایون تاحالا توی خلوت هم به خانمشون نگفته باشن واون وقت توسنگینی نگاههایی روتحمل کنی که تورومقصرمیدونن وازته دلت آرزوکنی زمین بازشه تاتوبری توشخدمات وبلاگ نویسان جوان             www.bahar20.sub.ir.فرض کن توی تاکسی نشسته باشی وبغل دستیت هم که ازقضایه آقای خیلی متشخص هستن بادست مبارک شماروانگولک میکنه وتوتنهاکاری که میتونی بکنی اینه که به مقصدرسیده یانرسیده پیاده شی وبرای صدمین باربه خودت لعنت بفرستی که چراحالشونگرفتی ولال شدی وجلوی بقیه سکه یه پولش نکردی!!!خدمات وبلاگ نویسان جوان             www.bahar20.sub.ir

بازم بایدبگم؟بایدبگم که اینا تازه موردهای خوبشه ؟تجربه های دردناکترووحشتناک تری هم هست که صرف یادآوریش موبه تن آدم سیخ میشه وتوروبه جایی می رسونه که فقط آرزوی مرگ خودت رومیکنی.

پی نوشت1:اگه دختری واین چیزهاروتجربه نکردی خوش به حالت مواظب خودت باش ،اگرهم پسری 2تاحالت داره اگه خودت این کاره ای بدون که یه روزی ضربه شومیخوری چون باخواهرومادروزن خودت هم همین رفتارهامیشه اگرهم این کاره نیستی آفرین !

پی نوشت2:همه موتورسوارهاآدمهای بی صفتی نیستندهمانطورکه همه آقایون به ظاهرمتشخص اتوکشیده آدمهای به دردبخوری نیستند!ازمردهای آبرومندی که دراین 2گروه قرارمیگیرندبه خاطربدگویی هام ازهم جنساشون معذرت میخوام!!

نظرات 4 + ارسال نظر
میلاد دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 17:22 http://alivingbeing.blogsky.com

اصولا نمی دانم قضاوت به این شکل چقدر درسته، اما می دونم که بیانتون بسیار ...
واقعا بعد از خوندن مطلبتون دلم به حال خودم سوخت. درسته که من پسرم، اما منم چشمام بسته نیست.
و باید بگم که برای پسرایی که سعی می کنن پاشونو توی هر خراب شده ای نذارن و به هر چیزی آلوده نشن هم تجربه های مشابهی رخ می ده.
امیدوارم که گوهر آبروتون محفوظ باشه.
من به چشم خودم دیدم خیلی از این موارد رو ... و با گونه مبارک نوازش شدم به خاطر چند مورد برخورد با همین موارد.
به چشم خودم دیدم چه طور آبروی یه دختر نجیب رو توی یه محله مثل .... بی ارزش می کنن و ازش می گیرن.
و به چشم خودم دیدم آدمایی رو که نتیجه این کارشونو دیدن، نه با برخورد گشت ارشاد و رسیدگی «محافظین» امنیت اجتماعی(!).
در هر حال مطلبتون بسیار روی من تاثیر گذاشت، مخصوصا که الان دارم از کتاب‌خونه ای میام که به خاطر برخی مسائل نمی‌شد توش یه دقیقه نشست!
متشکر.

ازنوازش صورتت متاسفم امیدوارم دیگه همچین تجربه تلخی نداشته باشی.
منظورت ازتجربه مشابه برای پسرهارونفهمیدم!
موفق باشی.

سپیده دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 20:39

بدتر از اینا می دونی چیه؟؟؟ الان وقت ندارم. بعدن میام میگم

چیه چیه؟؟؟

میلاد سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 20:30

طبیعیه! چون شما دخترین و من پسر
من کلی از چیزایی که این پایینا نوشته بودین تو سایر پستا نفهمیدم!

عیبی نداره کم کم متوجه میشی!
البته من برای رفع هرگونه ابهامی اعلام آمادگی میکنم.
شادباشی.

امید دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 16:41 http://whitrose.blogsky.com/

سلام.
من ازاین دسته آدمهایی که گفتی نیستم.
ولی ازتوهم خوشم نیومد.چراجلوی اینجورپسرایامردهاکم میاری؟؟؟مگه توچیت کمترازیه مرده؟
فرض کن یه دخترباهات این برخورد روبکنه اونوقت باهاش چیکارمیکنی؟؟مطمئنم چون زورت بهش میرسه توروش وامیسی.پسرهم همینه هیچ فرقی نداره.محکم باش
من کلاازاین دسته ازدختراکه جلوی پسراکم بیارن به هردلیلی خوشم نمیاد
بای

بحث کم آوردن نیست.میدون جنک نیست که یکی اون بزنه یکی من.پرروترین وباشهامت ترین افرادهم بعضی اوقات توی موقعیتهایی مشابه این چیزایی که من گفتم مجبورمیشن عقب نشینی کنن.من محکمم.ولی اینوبدون بعضی ضربه ها اون قدرکاری هستن که محکم ترین آدم هاروهم ازپادرمیارن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد